☆((:.ღدخملونه های گلیღ.:))☆

وروود آقایان ممنوع

☆((:.ღدخملونه های گلیღ.:))☆

وروود آقایان ممنوع

بخون و بخند!!!!(خوندی نظر یادت نره!!!)

ســــــــــــــــــــــلام  ســــــــــــــــــــــــــــــلام  به همه ی دوست جونیای خوب و خوشگل Hello

دخملان ناناز و گل  سمبلا خوشگلا.........آهان بیا

بله بله میبینم که بعد از قرونی تشریف آوردم همه به افتخار گلسا جون دست دست (حس خود پسندی گلسایی!!!!)

امروز خیلی شدید بسیار زیاد فراوان!!!!! حس آپیدن داشتم واسه همین گفتم بیام یه آپی بکنم و برم

خوب خوشملان و دخملان (خوشملان همون دخملانند یقیناٌ) 

من به شما گفتم از هر بازیگر یا خواننده ایرانی عکس خواستین بگین براتون بزارم یا براتون ایمیل کنم ولی شما نگفتین خوب عیب نداره !!!!!!! 

این مطلب رو هم بخونید و شاد شید :

اساتید و بزرگان ادبیات فارسی برای اینکه در آینده ای نه چندان دور، بعضی از ضرب المثل های اصیل ایرانی – به علت وجود بعضی از لغات و اصطلاحات – از بین نروند، تصمیم گرفتند که برخی از این ضرب المثل ها را به گونه زیر بازسازی کنند:


بیف استراگانوفه خالته، بخوری پاته نخوری پاته!
*
موش تو سوراخ نمی رفت ساید بای ساید به دمبش می بست!
*
آب در “آب سرد کن” و ما تشنه لبان می گردیم!
*
آب که سر بالا میره، قورباغه “هوی متال” میخونه!!!
*
پرادو سواری دولا دولا نمیشه!
*
نابرده رنج گنج میسر نمی شود — مزد آن گرفت جان برادر که کلاه برداری کرد
*
“کافی میت” نخورده و دهن سوخته!
*
اسکانیا(
scania) بیار باقالی بار کن!
*
گر صبر کنی ز قوره، لوپ لوپ سازی!
*
پاتو از پارکتت درازتر نکن!
*
هری پاتر آخرش خوشه!
*
قربون بند کیفتم، تا کارت سوخت داری رفیقتم!

خوب اینم از این ضرب المثل های  آیندگان ما (چرا من امروز اینقدر لفظ قلم حرف میزنم؟؟؟)

امروز من حس خوشی جفنگ بازی ودارم پس این داستان رو هم بخونید مطمئنم پشیمون نمیشین!!!!! 

این داستان رو توی یه وبلاگ خوندم و نویسندش قسم میخورد که واقعیه:

دوستم تعریف میکرد که یک شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال طرف اردبیل، جای اینکه از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت   جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه!

اینطوری تعریف میکنه:

من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی  20 کیلومتر از جاده دور شده بودم که یهو  ماشینم خاموش شد و هرکاری کردم روشن نمیشد.

وسط جنگل، داره شب میشه، نم بارون هم گرفت.

اومدم بیرون یکمی با موتور ور رفتم دیدم نه میبینم،  نه از موتور ماشین سر در میارم!!

راه افتادم تو دل جنگل، راست جاده خاکی رو کرفتم و مسیرم رو ادامه دادم.

دیگه بارون حسابی تند شده بود.

با یه صدایی برگشتم، دیدم یه ماشین خیلی آرام وبی صدا بغل دستم وایساد.

 من هم بی معطلی پریدم توش. 

اینقدر خیس شده بودم که به فکر اینکه توی ماشینو نیگا کنم هم نبودم.

وقتی روی صندلی عقب جا گرفتم، سرم رو آوردم بالا واسه تشکر   دیدم هیشکی پشت فرمون و صندلی جلو نیست!!

کرک و پرم ریخت.

داشتم به خودم میومدم که ماشین یهو همونطور بی صدا راه افتاد 

  هنوز خودم رو جفت و جور نکرده بودم که تو یه نور رعدو برق دیدم  یه پیچ جلومونه!

تمام تنم یخ کرده بود.

نمیتونستم حتی جیغ بکشم

ماشین هم همینطور داشت میرفت طرف دره.

تو لحظه های آخر خودم رو به خدا اینقدر نزدیک دیدم  که بابا بزرگ خدا بیامرزم اومد جلو چشمم.

تو لحظه های آخر، یه دست از بیرون پنجره،   اومد تو و فرمون رو چرخوند به سمت جاده

  نفهمیدم چه مدت گذشت تا به خودم اومدم.

ولی هر دفعه که ماشین به سمت دره یا کوه میرفت،   یه دست میومد و فرمون رو میپیچوند.

  از دور یه نوری رو دیدم و حتی یک ثانیه هم تردید به خودم راه ندادم.

در رو باز کردم و خودم رو انداختم بیرون.

  اینقدر تند میدویدم که هوا کم آورده بودم. 

دویدم به سمت آبادی که نور ازش میومد

رفتم توی قهوه خونه و ولو شدم رو زمین

بعد از اینکه به هوش اومدم جریان رو تعریف کردم

  وقتی تموم شد، تا چند ثانیه همه ساکت بودند

  یهو در قهوه خونه باز شد و دو نفر خیس اومدن تو،

  یکیشون داد زد:

  ممد نیگا! این همون احمقیه که وقتی ما داشتیم ماشینو هل میدادیم  سوار شده بود         

حال کردیداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

این داستان رو از یه وبلاگ خوندم میخواستم آدرسشو بزارماااااااااا ولی شرمنده آدرسشو گم کردم  مهم اینکه گفتم از خودم نیست !!!!

خوب برم دیگه یا اینکه بازم بمونم ها؟

نه بزارید قبل از اینکه برم یه آهنگ خوشگل بهتون پیشنهاد مبکنم

دانلودش کنید اسمش ته سیگاره اسم خوانندش هم رستاکه

روی لینک زیر کلیک کنید تا بتونید دانلودش کنید

آهنگ ته سیگار از رستاک

خوب دوست جونیا من دیگه برم

کامنت  یادتون نره  

www.brandgirl.blogfa.com اینم اون وبلاگی که منبع اون داستان بوود

جواب نظر سنجی

شلام شلام بر دوست جونای گرمابه و گلستان(به قول ساغر)  

خوب جواب نظر سنجی : 

دوستان عزیز من مجبور شدم جواب نظرهاتون رو توی وب های خودتون بدم  

به نظر خودم هم شاید بهتر باشه چون اگه اینجانب جواب هاتون رو تو وب خودم بدم شما هم جواب منو تو وب خودتون میدید بازم مجبورم بیام وب شماها پس فرقی نداره 

 

خواهشا به منم یه کم کامنت بدین خو من گناه داشته بیدمEmoticon  

دیگه باید برم خوشحال شدم از اینکه تو نظر سنجیم شرکت کردین بابای  

کامنت یادتون نره (هر نفر ۳ یا ۴ عدد)

نظر سنجی

سیلام سیلام  Hello

دوست جونیام خوفین خوشین   

یه خبر مهم دارمااااااااااااااااااااا   

از امروز به بعد اگه اجازه بدین جواب نظرات خوشگلتونو تو وب خودم بدم چون من کلی گرفتارم 

 و نمیتونم  به همه سر بزنم و جواب نظرها رو بدم 

توی نظر سنجی من شرکت کنین توی نظرام و نظر خودتون رو بگید تا من ببینم  کدوم رای بیشتره

اگه شما میخواید بیام وبتون برنامه ام رو بهم میریزم ولی به خدا کلی گرفتارم 

و نمیتونم بیام و اونقدر هام نامرد نیستم که جواب نظر هاتون رو ندم   

خواهشا نظراتتون رو به من بگین تا بدونم چه کار کنم 

مرسی ممنون 

پس یادتون نره هاااا